مدرسه علمیه فاطمیه صومعه سرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

    کد دعای فرج امام زمان (عج)
    فالطالع بینیفال روزانه

علم بهتر است یا ثروت؟

04 دی 1394 توسط یکتا عریانی

- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟

- حضرت علی(ع) در پاسخ فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟

امام در پاسخ آن مرد گفتند: بپرس!

مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟

- علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.

نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد …

و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم ، دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !

هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:

- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.

نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.

حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.

با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.

در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟

امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.

در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.

سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.

نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت.

با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.

=-=-=-=-=

منبع :

کشکول بحرانی، ج1، ص27. به نقل از امام علی بن ابی طالب، ص142

=-=-=-=-=

اول به صفای دل ولی را بشناس آنـگـاه محـمـد و عـلـی را بـشناس

کـن دیـده ز انـوار ولایــت روشـن زین جلوه خداوند جلی را بشناس (عباس فرات).

 نظر دهید »

علم بهتر است یا ثروت؟

04 دی 1394 توسط یکتا عریانی

- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟

- حضرت علی(ع) در پاسخ فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟

امام در پاسخ آن مرد گفتند: بپرس!

مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟

- علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.

نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد …

و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم ، دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !

هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:

- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.

نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.

حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.

با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.

در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟

امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.

در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.

سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.

نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت.

با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.

=-=-=-=-=

منبع :

کشکول بحرانی، ج1، ص27. به نقل از امام علی بن ابی طالب، ص142

=-=-=-=-=

اول به صفای دل ولی را بشناس آنـگـاه محـمـد و عـلـی را بـشناس

کـن دیـده ز انـوار ولایــت روشـن زین جلوه خداوند جلی را بشناس (عباس فرات).

 نظر دهید »

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

02 دی 1394 توسط یکتا عریانی

 نظر دهید »

علل ریشه ای و زیر بنایی بدحجابی

02 دی 1394 توسط یکتا عریانی

علل ریشه ای و زیر بنایی بدحجابی


علل ریشه ای و زیر بنایی بدحجابی
حجاب در سالهای اخیر زیاد مورد بحث قرار گرفته است و حتی دستگاه های فرهنگی - اجرایی نیز تا حدّی در این زمینه فعّال شده و به صورت ناقص، تلاشهایی انجام داده اند؛

حجاب در سالهای اخیر زیاد مورد بحث قرار گرفته است و حتی دستگاه های فرهنگی - اجرایی نیز تا حدّی در این زمینه فعّال شده و به صورت ناقص، تلاشهایی انجام داده اند؛ ولی این تلاشها، فایدة چندانی نداشته اند، به گونه ای که نه تنها وضعیت رو به بهبودی نرفته؛ بلکه نشانه هایی از تبدیل آن به بی حجابی آشکار شده است که در صورت ادامه، آیندة خوبی را نوید نمی دهد و ظاهراً باید منتظر گسترش بیش از پیش بی حجابی در جامعه بود.
بنابراین، باید در روشهای مبارزه با بدحجابی در کشور، تجدید نظر کرد. برای این منظور لازم است علل به نتیجه نرسیدن تلاشها در جهت بهبود وضع حجاب مشخص گردد تا بتوان با ارائة دستور العملهای کارگشا، به سمت حل این مشکل پیش رفت.
به نظر می رسد، یکی از علل به نتیجه نرسیدن تلاشهای فرهنگی صورت گرفته آن است که به حجاب به عنوان امری «اصلی و زیر بنایی» نگاه نشده است؛ بلکه امری «رو بنایی» تلقی شده که ناشی از عوامل دیگر است.
به عبارت دیگر، به حجاب به عنوان یک ارزش دینی - که لازم است ترویج شود - نگریسته شده؛ اما توجه نشده است که چه عواملی موجب لطمه زدن به آن است؛ یعنی تصور شده که مشکل بدحجابی آن است که مردم ضرورت و اهمیت حجاب را نمی دانند و به این علت، بیش ترین سرمایه گذاریها، برای ترغیب به آن گذاشته شده است و برنامه های زیادی نیز در این باره تولید و پخش شده که به همین خاطر ثمر چندانی نداشته است.
مشکل بدحجابی در صورتی حل خواهد شد که نگرش جامعه، مسئولان و ارگانهای تبلیغی نسبت به مشکل بدحجابی تغییر یابد و به جای اینکه بر «کار ترویجی» اصرار داشته باشند، مبارزه با آن را امری زیربنایی دانسته، با «کار ریشه ای»، در صدد رفع علل و عوامل آن برآیند، تا در طول زمان بتوان روند بدحجابی را معکوس و جامعه را از رفتن به سمت بیحجابی باز داشت.
ریشه های بدحجابی
علل و ریشه های بدحجابی را می توان به دو قسمت «اصلی» و «زمینه ساز» تقسیم کرد.
«علل اصلی» به عللی گفته می شود که به صورت مستقل و بدون دخالت عوامل دیگر سبب بدحجابی می شوند؛ اما موارد «زمینه ساز» اثر مستقلی ندارند و به واسطة تاثیرگذاری بر علل اصلی، فرد را به سمت کم پوششی و میل به خودنمایی سوق می دهند.
در اینجا ابتدا ریشه های اصلی و مستقل تأثیرگذار در بدحجابی و راه کار مناسب آن ارائه می گردد و در مرحلة بعد، به عوامل زمینه ساز پرداخته می شود.
ریشه های اصلی بدحجابی
علل اصلی کم شدن پوشش زنها و دختران سه چیز است:
الف) ضعف ایمان؛
ب) ضعف حیاء؛
ج) باورهای نادرست، که در ادامه به تبیین آنها می پردازیم.
ضعف ایمان
مراد از ایمان در اینجا؛ صرف عقیدة قلبی به خدای متعال نیست؛ بلکه جنبة بازدارندگی آن مورد نظر است، که ناشی از تأثیر ایمان بر دل می باشد و از جملة آنها، ترس از ارتکاب منهیّات الهی است. ضعف ایمان در اینجا، شامل مواردی مثل کاهش خوف از خداست که یکی از نتایج آن، عدم رعایت پوشش کامل در برابر نامحرم می شود.
کم شدن حیا
مراد از حیا؛ شرم و خجالت مثبت و فطری است که از ابتدای کودکی در دختران و زنان وجود دارد و مانع می شود تا در برابر دیگران بدون پوشش ظاهر شوند و کم شدن آن، اثر منفی مستقیمی بر حجاب دارد. این، نشان دهندة اهمیت حیا در حفظ حجاب است.
آنچه بر اهمیت حیا می افزاید، ویژگیهایی است که در آن وجود دارد و موجب ازدیاد تأثیرگذاری آن می گردد. این خصوصیات به قرار زیر است:
اول: بازدارندگی حیا طیف وسیعی از جامعه را شامل می شود؛ چون بسیاری از دختران - هرچند از نظر ایمانی ضعیف اند؛ ولی - چون حیای ذاتی خود را از دست نداده اند، حجاب را رعایت می کنند.
دوم: اثر حیا غیر ارادی است و موجب می شود فرد از کشف حجاب حیا کند، به گونه ای که حتی اگر بخواهد، نمی تواند حجاب خود را بردارد، پس بقای حیا در دختران و زنان، به صورت خودکار، موجب حفظ حجاب آنان می گردد و کم شدن آن موجب می شود به صورت خودکار و غیر ارادی حجاب در قشر وسیعی از دختران و زنان از بین برود و به سمت کم پوششی کشیده شوند.
بنابراین، «ایمان» و «حیا» دو عامل مهم و اساسی حفظ حجاب هستند و به صورت مستقیم در آن تأثیر دارند، به گونه ای که اگر این دو عامل در فردی وجود نداشته باشند، شخص انگیزة درونی چندانی برای حفظ حجاب نخواهد داشت.
در روایتی از امام باقر(علیه السلام)در این باره چنین نقل شده است: «عن أبي جعفر(علیه السلام)قال: إِنَّ طَبَائِعَ النَّاسِ كُلَّهَا مُرَكَّبَةٌ عَلَى الشَّهْوَةِ وَ الرَّغْبَةِ وَ الْحِرْصِ وَ الرَّهْبَةِ وَ الْغَضَبِ وَ اللَّذَّةِ إِلَّا أَنَّ فِي النَّاسِ مَنْ زَمَّ هَذِهِ الْخِلَالَ بِالتَّقْوَى وَ الْحَيَاءِ وَ الْأَنَفِ فَإِذَا دَعَتْكَ نَفْسُكَ إِلَى كَبِيرَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَارْمِ بِبَصَرِكَ إِلَى السَّمَاءِ فَإِنْ لَمْ تَخَفْ مَنْ فِيهَا فَانْظُرْ إِلَى مَنْ فِي الْأَرْضِ لَعَلَّكَ أَنْ تَسْتَحْيِيَ مِمَّنْ فِيهَا فَإِنْ كُنْتَ لَا مِمَّنْ فِي السَّمَاءِ تَخَافُ وَ لَا مِمَّنْ فِي الْأَرْضِ تَسْتَحِي فَعُدَّ نَفْسَكَ فِي الْبَهَائِمِ[1]؛ امام باقر(علیه السلام)فرمود: طبیعت مردم مرکب است از شهوت، رغبت، حرص، ترس، غضب و لذت؛ ولی در مردم، کسانی هستند که این خصلتها را با تقوا، حیا و أنف مهار می کنند. پس زمانی که نفس تو به گناه کبیره ای دعوتت کرد، به آسمان نگاه کن! پس اگر از کسی که در آسمان است، نترسیدی، به کسی که در زمین است، نگاه کن! شاید از کسانی که در زمین هستند، شرم کنی. پس اگر کسی هستی که از خدا و مردم حیا نمی کنی، خودت را در شمار چهارپایان به حساب آور!»
طبق این روایت شریف، اگر در کسی دو عامل «خوف الهی» و «حیا» وجود نداشته باشد، مثل حیوانات حدود و قوانین را رعایت نخواهد کرد و هر اندازه از ایمان و حیای او کاسته شود، به همان میزان حدود و قوانین را زیر پا خواهد گذاشت.
بنابراین، زنان ضعیف الایمانی که از مخالفت الهی ترسی ندارند، و حیای آنها در زمینة پوشش از بین رفته و از دیده شدن موی سرشان توسط نامحرم خجالت نمی¬کشند، دلیلی برای پوشاندن سر خود ندارند! و چون انگیزه ای برای حجاب ندارند، پس توقع رعایت حجاب توسط چنین افرادی چندان درست نیست، خصوصاً با توجه به اینکه بسیاری از زنان، انگیزة عدم رعایت حجاب نیز دارند، به دلیل اینکه با این نوع پوشش، حس خودنمایی و جلب نظر جنس مخالف به خود را ارضا می کنند.
خلاصه مطلب اینکه: ضعف ایمان و حیا دو ریشة اصلی بدحجابی است که به همراه تمایل به خودنمایی، موجب شده است بسیاری از زنان، علی رغم ترویج رسانه ای حجاب و وجود منع قانونی، هرچه می گذرد، بدحجاب تر شوند.
راه کارها
بعد از تبیین علت ضعف ایمان و حیا، برای هر کدام راه کار مناسب ارائه می گردد:
1. تقویت ایمان و خوف الهی
برای تقویت خوف الهی به دو صورت عمومی و اختصاصی می توان عمل کرد:
الف)عمومی: برای تقویت ایمان و معنویت افراد به صورت کلی، تا اینکه خوف خدا در دل آنها افزایش یابد، موارد زیر راه گشای هدف است:
1.تقویت باورهایعقلی نسبت به دین، از راه بیان اعتقادات دینی و پاسخ به شبهات احتمالی در مورد دین؛
2.تقویت گرایشها و انگیزه های درونی از طریق تحریک احساساتدینی، مانند انذار نسبت به عذابهای الهی؛
3.ترغیببه ترک گناه و انجام دستورات دینی با توصیه به آن.
ب)اختصاصی: تقویت خوف الهی در خصوص حجاب در زنان با بیان پیامدهای دنیوی و اخروی عدم رعایت آن. البته بیان ارزش حجاب و آثار مثبت دنیوی و اخروی آن نیز می تواند انگیزش ایجاد کند، خصوصاً نسبت به افرادی که دارای ایمان ضعیف هستند؛ ولی ممکن است اثربخشی تامّ نداشته باشد؛ زیرا این موارد حالت ترجیحی دارند و فرد احساس می کند با عدم رعایت حجاب تنها بعض منافع را از دست می دهد، و لذا اگر انگیزة او برای عدم حجاب قوی باشد، ممکن است به راحتی حاضر شود حجاب را کنار بگذارد.
امام باقر(علیه السلام)فرمود: طبیعت مردم مرکب است از شهوت، رغبت، حرص، ترس، غضب و لذت؛ ولی در مردم، کسانی هستند که این خصلتها را با تقوا، حیا و أنف مهار می کنند. پس زمانی که نفس تو به گناه کبیره ای دعوتت کرد، به آسمان نگاه کن! پس اگر از کسی که در آسمان است، نترسیدی، به کسی که در زمین است، نگاه کن! شاید از کسانی که در زمین هستند، شرم کنی. پس اگر کسی هستی که از خدا و مردم حیا نمی کنی، خودت را در شمار چهارپایان به حساب آور!
نکته: انگیزه دهی برای حجاب مختص به تقویت خوف الهی نیست؛ بلکه بشارت به نعمتهای الهی یا زیاد کردن محبت خدا و اهل بیت(علیهم السلام) نیز می تواند انگیزة عمل دینی را زیاد کند. مثل اینکه برخی از زنان، با حضور در مجالس اهل بیت(علیهم السلام) یا زیارتگاه ها، متحول می شوند و پوشش خود را بهتر می کنند، گرچه این تأثیرگذاری موقت است و بعد از مدت کوتاهی وضعیت پوشش آنان به حالت سابق باز می گردد، برخلاف خوف الهی که عام تر و ماندگارتر است.
2. حفظ حیا
سمت و سوی راه کارهای حیا با راه کارهای ایمان متفاوت است؛ چون در زمینة ایمان، تقویت آن کارساز است؛ اما در مورد حیا، عمدتاً راه حلهای پیشگیرانه می توان ارائه کرد؛ زیرا حیا بر خلاف ایمان، اغلب عاملی «تجدید ناپذیر» است. به این معنی که ایمان قابل تجدید و تقویت است؛ اما حیا این طور نیست و اگر از بین رفت، معمولاً برنمی گردد.
بنابراین، برای تقویت ایمان می توان راه کار داد؛ اما تقویت و تجدید حیا معمولاً ممکن نیست، لذا راه حلها در مورد حیا باید صرفاً پیشگیرانه و در جهت حفظ آن باشد.
توضیح مطلب اینکه: تفاوت حیا و ایمان در آن است که ایمان را با مثل تذکر در دل افراد می توان تقویت کرد؛ اما حیا این طور نیست و اگر از بین برود، معمولاً قابل برگشت نیست؛ چون وقتی به اصطلاح روی کسی باز شد و شرم و خجالتش نسبت به انجام کار خلافی از بین رفت، حتی اگر بخواهد، معمولاً نمی تواند خجالت و حیای خود را برگرداند. پس کارایی حیا تا زمانی است که لطمه نخورده و از بین نرفته باشد.
راه های پیشگیری از لطمه به حیا
1.توصیه به خانواده ها نسبت به حفظ حیای دختران از کودکی و نونهالی و جلوگیری از عوامل لطمه‎زننده به آن از راه های زیر:
الف)نهادینه سازی لزوم حجاب از کودکی با بیان ارزش حجاب و پیامدهای دنیوی و اخروی نبود آن؛
ب)حفظ حریم پوشش بین اعضای خانواده؛
ج) پوشش مناسب دختران در برابر نامحرمان؛ اعم از فامیل و دیگران؛
د) رعایت حجاب نسبت به نامحرم توسط مادر؛
ه) نبود اسباب تحریک جنسی و عاطفی در منزل، مثل: ماهواره، فیلمهای خلاف اخلاق، اینترنت کنترل نشده و…؛
و) جلوگیری از پیامدهای منفی موبایل داشتن دختران، مثل: صحبت و ارتباط با نامحرم، بلوتوثهای نادرست و عکسها و فیلمهای خلاف اخلاق؛
ز) از بین بردن زمینة ارتباط دختران با نامحرم؛
2.مقابله با عوامل تضعیف حیا در دختران نوجوان و جوان، مثل: اختلاط نامحرمان در محیطهای تحصیلی و شغلی؛
3. ایجاد محیطهای تک جنسیتی؛
4. دقت مدیران و مجریان سیما در پخش صحنه های خلاف اخلاق و دین و پیشگیری از آن؛
5. تبیین جایگاه حیا و لزوم حفظ آن و پیشگیری از عوامل نابودکنندة حیا، مثل: ارتباطات نادرست با نامحرم، دیدن ماهواره و فیلمها یا عکسهای خلاف اخلاق، مراجعه به سایتهای غیر اخلاقی و اینترنت.
6. ازدواج به موقع دختران، قبل از اینکه حیای آنها با ارتباطات نادرست از بین برود.
باورهای نادرست
آخرین مورد از ریشه های اصلی بدحجابی، اعتقادات و باورهای نادرستی است که نتیجة آن، کم ارزش شدن ضرورت حجاب یا ارزش شمردن بدحجابی است. در این زمینه موارد زیر می تواند، راه گشا باشد:
1.نقد باورهایی که بی حجابی را ارزش جلوه می دهند، از قبیل اینکه تصور می شود بی حجابی:
الف)یک نوع کلاس اجتماعی است؛
ب)نشانة روشنفکری و مترقّی بودن است؛
ج) موجب برجستهشدن است؛
د)موجب شخصیت پیدا کردن است؛
ه)باعث اعتماد به نفس بالا می شود؛
و)باعث شادابی و بالا رفتن راندمان کاری است؛
ز)سبب تواضع و احترام مردان است؛
ح) آزادی است.
2.نقد باورهایی که لزوم حجاب را زیر سؤال می برد، مثل عقاید زیر که با عبارات گوناگون اظهار می شوند:
الف)کسی که سن و سالی از او گذشته است نیاز به حجاب ندارد؛
ب)محرم بودن عروس به خانوادۀ شوهر؛
ج)وقتی مثل برادر و خواهر هستیم، نیازی به حجاب نیست؛
د)حجاب، بی احترامی است؛
ه)وقتی به پاکی چشم طرف شک نداری، نیازی به حجاب نیست؛
و)آنقدر مشکل در جامعه داریم که نوبت به حجاب نمی رسد: «دنیا را سیل برده، شما فکر چند تار مو هستید؟»؛
ز)حجاب عموماً برای زنان بی سواد و اُمُّل است؛
ح)حجاب برای زنان دارای عیب و ایراد است؛
ط)با حجابها از بی حجابها بدترند؛
ی)حجاب دست و پا گیر و مانع فعالیت است؛
ک) حجاب برای زنان ضعیف و ترسو است.
3. پاسخ به سؤالات دربارة حجاب، مانند:
الف) آیا حجاب فقط برای زنان است؟
ب) آیا پوشش فقط چادر است؟
ج)چادر مشکی از عربهاست، چرا ما ایرانیها باید آن را بپوشیم؟
د)چرا خدا حجاب را قرار داده است؟
ه)آیا پوشش و حجاب فقط در اسلام است؟
و)وقتی اکثر افراد حجاب را رعایت نمی کنند، چرا ما این کار را بکنیم؟
ز) آسیب مجرم اقتصادی، شدیدتر از بدحجاب است؛ اما چرا به جای اولی، دومی را می گیرند؟
4.پاسخ به شبهات حجاب و تردیدآفرینیها دربارة حجاب مثل جملات زیر:
الف)حجاب، نوعی عمل ریاکارانه است؛
ب)دختران با حجاب، همسر مناسب نمی یابند؛
ج)حجاب، مانع بروز زیباییهای خدادادی است؛
د)حجاب، باعث ناامنی، آزار و اذیت دختران (از طریق مسخره کردن) توسط افراد سودجو است؛
ه)حجاب، بی احترامی و توهین به مردها است؛
و)حجاب، مغایر حق آزادی انتخاب لباس است؛
ز)حجاب، امری شخصی است و دولت حق دخالت در آن را ندارد؛
ح) طرز و نوع پوشش آزاد است؛ اما به خاطر مردان پرهوس، آزادیها سلب شده است؛
ط)حجاب، مانع فعالیتهای اجتماعی و پیشرفت زنان است؛
ی)الگوهای حجابی که معرفی می شوند، همگی اسطوره اند و دسترسی به آن مقامات غیرممکن است.
________________________________________
پی نوشت
[1]. مستدرك الوسائل، ميرزای نوري، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، ج 11، صص 212 –213.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 172.

 

 نظر دهید »

حدیث

02 دی 1394 توسط یکتا عریانی

قَالَ رَسُولُ اللهِ : «إِنَّ الْجَنَّةَ تَشْتَاقُ إِلَی أَرْبَعَةٍ مِنْ أَهْلِی قَدْ أَحَبَّهُمُ اللهُ وَ أَمَرَنِی بِحُبِّهِمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یُصَلِّی خَلْفَهُ عِیسَی بْنُ مَرْیَم؛‏ بهشت، مشتاق چهار نفر از اهل بیت من است که خدای متعال ایشان را دوست داشته و مرا به دوستی ایشان امر فرموده است؛ (ایشانند:) علی بن ابی طالب علیه السلام و حسن علیه السلام و حسین علیه السلام و مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که عیسی بن مریم علیه السلام پشت سر وی نماز می‌گذارد».
کشف‏الغمة ، ج 1 ، ص526

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 20

مدرسه علمیه فاطمیه صومعه سرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مناسبت ها
  • پژوهشي

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کد حدیث

کد حدیث



کد روز شمار امام زمان
  • تبلیغات اینترنتی
  • آیتم ها

    • ارکان مقاله نویسی
    • چکیده تحقیق پایانی
    • چکیده تحقیق پایانی
    • ماه رمضان
    • تبریک ماه رمضان
    • برابری زن و مرد در قرآن
    • آیا قرآن به این مطلب اشاره می کند که آنهایی که چهره های سفید دارند، از آنهایی که رنگ پوستشان زرد، قرمز، قهوه ای یا مشکی است، بهترند؟
    • حکایتی زیبا از تشرّف آيت‌الله نمازي خدمت امام زمان (ع)/ به قرآن قسم نخور!
    • حکایتی زیبا از تشرّف آيت‌الله نمازي خدمت امام زمان (ع)/ به قرآن قسم نخور!
    • شعر
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس