برابری زن و مرد در قرآن
از نظر اسلام زن و مرد در ارزش های انسانی با یکدیگر برابر بوده و تفاوتی بین آن دو وجود ندارد. اسلام ارزش افراد را نه به زن بودن و نه به مرد بودن آنان، بلکه به تقوا و پرهیزکاری آنان می داند.
قرآن میفرماید: « یا أیّها الّذین آمنوا انّا خلقناکم من ذکر و أنثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا انّ أکرمکم عند الله أتقاکم» ای کسانی که ایمان آورده اید ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را قبیله قبیله قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، به درستی که گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.
بر اساس آیات متعدد، زن و مرد هر دو مخلوق خدا ، و مورد خطاب الهیاند. هر دو دارای قدرت بیانند، هر دو امانتدار الهی میباشند ( سوره احزاب آیه 72 )، هر دو به طور یکسان از تعلیم الهی برخوردار شده اند ( سوره بقره آیه 23 )، هردو دارای وجدان اخلاقیاند (سوره شمس آیه 7 و 8 ) ، هر دو از روح الهی بهرهمند میباشند (سوره حجر آیه 29 ) ، هر دو در نیکوترین و اعتدالی ترین ساختار خلق شده اند ( سوره تین آیه 4 ) و از طرف دیگر هر دو از نظر موانع تکامل مانند نفس اماره و شیطان ، با هم مشترکند ( سوره یوسف آیه 5 ).
در تمام مواردی که در قرآن خطاب ( یا أیّها النّاس ) وارد شده است زن و مرد با هم و به طور یکسان مورد خطاب هستند. در مواردی نیز که خطاب به صورت ( یا أیّها الّذین آمنوا ) آمده است ، اگرچه ضمیر در آمنوا از نظر ادبی مذکر است ولی زن و مرد مومن را به طور یکسان شامل میشود. در موارد دیگر نیز به طور یکسان زن و مرد مورد خطاب قرار گرفته اند . خداوند می فرماید: « إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرینَ اللَّهَ كَثیراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً»(احزاب/35). » همانا خداوند برای مردان و زنان مسلمان ، مردان و زنان مومن ، مردان و زنان مطیع امر الهی ، مردان و زنان راستگو ، مردان و زنان شکیبا ، مردان و زنان متواضع ، مردان و زنان انفاقگر ، مردان و زنان روزه دار ، مردان و زنان مسلط بر امیال جنسی و مردان و زنانی که پیوسته مشغول به اذکار الهی هستند ، برای همه اینها آمرزش و پاداشی والا و ارزشمند آماده فرموده است.
یا در جای دیگر برابری زن و مرد را در برخورداری از اجر و پاداش اعمال نیک بیان می کند و می فرماید: « من عمل صالحاً من ذکر و انثی و هو مومن فاولئک یدخلون الجنه یرزقون فیها بغیر حساب » یعنی هر که از مرد و زن عمل صالح بجا آورد در صورتی که با ایمان باشند، آنان در بهشت داخل می شوند و از آنجا رزق بی حساب و نعمت بی شمار برخوردار گردند.
از نظر آیات قرآنی عمل و نوع رفتار انسانها معیار اساسی کیفر آخرتی آنان خواهد بود ، نه تفاوت های جنسی که بین زن و مرد وجود دارد . آیه های دیگری نیز وجود دارد که تفاوت در پاداش اعمال انسان ها را رد نموده و با تاکید بیان می کند که تمام انسان ها اعم از زن و مرد در گرفتن پاداش اعمال خیر و شر ، نزد خداوند برابر و یکسان اند ( سوره نساء آیه 124 سوره نحل آیه 97 سوره آل عمران آیه 85 ) .
قرآن برخلاف عهدین یعنی تورات و انجیل که زن را موجودی طفیلی برای مرد معرفی کرده و خلقت او را از دنده ی چپ مرد می داند ، بر این اعتقاد خط بطلان کشیده و بیان می دارد که آدم و حوا هر دو از نفس واحدی آفریده شده اند . همچنین برخلاف تورات که شیطان را عامل فریب حوا و حوا را عامل فریب آدم می داند ، این مسئله را رد کرده و در تمام مراحل، آدم و حوا را با هم ذکر می کند و می گوید: « ای آدم تو با همسرت در بهشت منزل گزینید و از هر چه بخواهید تناول کنید و نزدیک این درخت نشوید که در آن صورت بر خویش ستم خواهید کرد. آنگاه شیطان آدم و حوا هر دو را به وسوسه فریب داد … » می بینیم که همه ی نسبت ها را قرآن با ضمیر تثنیه و به طور مساوی به هر دو نسبت می دهد و در ادامه ، فریب خوردن آنان از شیطان و تناول از آن درخت ممنوعه و فرو ریختن لباس های زینتی از تنشان و همچنین خطاب الهی به آن دو که آیا من شما را از این درخت نهی نکردم و نگفتم که شیطان سخت دشمن شماست ؟ همه و همه با ضمیر تثنیه و به صورت مساوی برای هر دو میباشد.
قرآن زن و مرد را مکمل یکدیگر و موجب آرامش همدیگر معرفی می کند، میفرماید: « هنّ لباس لکم و أنتم لباس لهنّ» آنها (زنان) لباس برای شما هستند و شما لباس هستید برای آنها ، و می فرماید: « و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزوجاً لتسکنوا الیها » و از نشانه های خداوند آن است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید . همچنان که زن را مایه آرامش مرد معرفی می کند ، مرد را نیز مایه آرامش زن معرفی می نماید . یعنی با وجود نیاز هر کدام به دیگری ، هیچکدام را طفیلی دیگری معرفی ننموده بلکه استقلال هر کدام را مورد توجه قرار داده است .
قرآن نه تنها برابری زن و مرد را در ارزشگذاری انسانی ذکر کرده و با تفکر جاهلی در مورد زن مبارزه می نماید هنگامی که می خواهد نمونه و الگویی برای فرد با ایمان به جهانیان معرفی کند ، دو زن را انتخاب کرده و مثال می آورد حضرت مریم و زن فرعون . خداوند می توانست حضرت موسی را مثال بزند ولی مثال زن فرعون را به عنوان الگوی فرد با ایمان مطرح می فرماید.
و جالب است هنگامی که می خواهد نمونه کافر را نیز معرفی نماید ، دو زن دیگر را یعنی زن نوح و زن لوط را مثال می آورد . این می رساند که نقطه ی اوج و سقوط آدمی اینجاست و جنسیت دخالتی در خوب بودن و یا بد بودن وی ندارد .
زیباترین سوره قرآن در این رابطه ، سوره کوثر است . کوثر از ماده کثر به معنای زیاد است و به باب مبالغه بر وزن فوعل رفته و معنای بسیار زیاد دارد . مفسران مصداق کوثر و شأن نزول این سوره را حضرت فاطمه زهرا (س) می دانند . برخلاف تصورات جامعه جاهلی آن روز که تداوم نسل را تنها از ناحیه پسر می دانستند ، خداوند نسل پیامبر(ص) و تداوم راه ایشان را از ناحیه دخترش فاطمه زهرا (س) قرار داد و در جواب اعراب جاهلی که آن حضرت را شماتت می کردند و او را مقطوع النسل و ابتر می خواندند سوره کوثر را بر پیامبر نازل کرد و به او بشارت داد که :« انّا أعطیناک الکوثر فصلّ لربک وانحر انّ شانئک هو الأبتر » ای پیامبر ما به تو کوثر « بسیار زیاد» عطا کردیم .
تفاوتی که در قرآن بین زن و مرد دیده می شود تنها در پاره ای از مسائل اقتصادی مانند « ارث » میباشد که این نیز صرفاً به دلیل نظام خاص اقتصادی در اسلام است و هرگز ارتباطی با ارزشمند بودن یکی بر دیگری ندارد یعنی در جایی که تمام وظایف اقتصادی بر دوش مرد گذاشته شده و او وظیفه دارد خوراک و پوشاک و مسکن زن را تهیه نماید ، دو برابر بودن ارث برای پسر معنا پیدا میکند.