مقاله موعود در اديان الهي
مدرسه علمیه فاطمیه ( سلام الله علیه ) صومعه سرا
مقاله
عنوان مقاله:
موعود در اديان الهي
پژوهشگران:
فاطمه حسين زاده،الهام حسن پور،فاطمه حسن پور
تابستان 1393
تقديم به:
صاحب عصر وزمان حضرت مهدي موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف كه با ظهور خود جهاني پر از عدل وداد هديه به جهانيان مي نمايد.اللهم عجل لوليك الفرج.
چکیده
اصولاً اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار منجی عقیده¬ای است که در کیشهای آسمانی؛ یهود ، مسیحیت عموماً و دین مقدس اسلام خصوصاً، به مثابه یک اصل مسلّم، مورد قبول واقع شده است. شور و التهاب انتظار موعود آخرالزمان، در تاریخ پرفراز و نشیب این ادیان موج می¬زند.
یهودیان، مسیحیان در سراسر تاریخ محنت¬بار خود هرگونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده¬اند که روزی «مسیحا» خواهد آمد. در این مقاله سعی بر این است تا ضمن بررسی سیر اندیشه و اعتقاد به ظهور منجی در هر یک از ادیان فوق، به مشترکات آن اشاره نماییم.
کلید واژگان: انتظار، یهود، مسیح، منجی¬گرایی، مهدویت.
فهرست
مقدمه
ديدگاه دين اسلام درباره ظهور منجي موعود
ديدگاه قرآن درباره ظهور منجي موعود
اعتقاد به موعود در مسيحيت
اعتقاد به منجي موعود در يهود
يهود ،انتظار مسيح عليه السلام ومحورهاي آن
ديدگاه هاي مشترك اديان
ديدگاه هاي متفاوت اديان
نتيجه گيري
منابع
مقدمه
همه پيروان اديان الهي و برخي از پيروان غير اديان الهي عقيده دارند كه در يك عصر بحراني جهان كه فساد و ظلم بيداد ميكند، نجات دهنده بزرگ و مصلح جهاني ظهور ميكند و اوضاع آشفته جهان را اصلاح نموده و عدل را گسترش ميدهد. گرچه در اين كه مصلح جهاني كيست، داراي چه ويژگيهايي است، نام او چيست و منسوب به كدام ملت و دين است، اختلاف نظر دارند. هر ملتي او را با لقب مخصوص و ويژگيهايي ميشناخته و او را از خودشان ميدانند. جهودان، از بني اسرائيل و عيسويان او را مسيح موعود ميخوانند وبا همه اين اختلاف ها نكته اي وجود دارد كه باعث ميشود كه دين هايي مثل اسلام. مسيح، يهود… هر كدام به گونه اي باهم پيوند داشته باشند.اعتقاد به ظهور يك منجي و نجات دهنده و اجر اكننده عدل و عدالت در جهان، خود پيوندي ميان اين اديان مي باشد .همين موضوع باعث مي شود كه ما مسلمانان با داشتن آخرين و كاملترين دين هيچ ديني را رد نكنيم زيرا هر ديني در زمان خود كاملترين بوده و با گذشت زمان كاملتر شد تا به اسلام كه كاملترين دين و آخرين مي باشد رسيده، چه بسا كه با آمدن موعود ما يعني حضرت مهدي (عج) دين اسلام كامل و جامع تر شود.
ديدگاه دين اسلام درباره ظهور منجي موعود
ديدگاه قرآن درباره ظهور منجي موعود
در دين مقدس اسلام، مسأله موعود و منجي، به روشني مطرح شده است. قرآن، كتاب آسماني مسلمانان، در آيات متعدد به حاكميت صالحان بر زمين و غلبه دين حق، اشاره دارد.(وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ)(آیه 105 سوره انبیاء) خداوند، در اين آيه تصريح مي كند كه زمين را بندگان صالح من، به ارث مي برند و در اختيار مي گيرند. همچنين تصريح مي كند كه اين امر، حقيقتي است كه در كتب انبياي گذشته نيز بدان اشاره شده است. بر اساس آيه “وعد الله الذين…” خداوند، به انسان هايي كه ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند وعده مي دهد كه خلافت و حكومت در زمين را به آنان وا مي گذارد و دينشان را پابرجا و برقرار مي سازد، و در چنين زماني، آرامش و امنيت كامل، در جهان ايجاد مي شود و آدميان به عبادت و بندگي خدا مي پردازند.
خداوند در سه جاي قرآن تصريح مي كند، دين اسلام بر همه اديان غلبه خواهد كرد؛ هر چند كافران و مشركان نخواهند و خود را شاهد بر چنين رويدادي معرفي مي كند.(توبه/33، فتح/28، صف/8)
البته با توجه به رواياتي كه در تفسير و تبيين آيات الهي از پيشوايان معصوم صادر شده است مي توان دريافت كه بيش از 250 آيه از آيات قرآن، به امام مهدي(علیه السلام) و حاكميت عدل و دين اشاره دارد.( معجم احاديث الامام مهدي، ج5).
علاوه بر قرآن كريم، روايات متعددي از پيامبر و ائمه معصومين(علیه السلام) درباره ظهور موعود و منجي، صادر صادر شده است كه در آخر الزمان، فردي از فرزندان پيامبر كه هم نام او است، قيام خواهد كرد و جهان را پر از عدل و داد مي كند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده است.اعتقاد به ظهور امام مهدي(علیه السلام) چنان در ميان مسلمانان ريشه دارد كه علاوه بر آنكه مورد قبول همه فرقه ها است و در كتب روايي مانند صحاح سته، روايات متعددي درباره او ذكر شده است. كتاب هاي متعددي نيز ويژه آن حضرت به رشته تحرير در آمده است.
پيامبر گرامي (ص) فرمود:
مهدي از عترت من از نسل فاطمه (س) است.
در سنن ابوداوود كه از كتابهاى مهم اهل سنّت است، در باب «ما جاء فى المهدى» حديث شماره 3735 از امسلمه نقل شده است که رسول خدا فرمودند:«مهدى، از عترت من از نسل فاطمه است». در حديث شماره 3736 از ابى سعيد خدرى نقل شده است كه رسول الله(ص) فرمود: «المهدى منّى اجلى الجبهة اقنى الانف يملأ الأرض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما؛ مهدى، از من است.پيشاني او آشكار و هويدا است ، بيني بلند و كشيده دارد ، زمين را از عدل و داد پر ميكند ، همان طور كه از ظلم و جور پر شده است.» ،( الطرائف في معرفة مذاهب الطوئف ، ص 177 ، ح 278)ذكر اين نكته مناسب است كه به اعتقاد شيعه، امام مهدي(علیه السلام) فرزند امام حسن عسكري(علیه السلام) است كه در سال 255 هـ . ق به دنيا آمد و اكنون در پرده غيبت قرار دارد تا زماني كه خداوند اذن ظهور و قيام دهد. بر اين اساس او زنده است، ولي به اعتقاد اهل سنت، او به دنيا نيامده، بلكه در آخر الزمان و حدود چهل سال قبل از ظهورش، متولد خواهد شد.
اعتقاد به موعود در مسیحیت
مسیحیان و بازگشت مسیح
قدیمی تر عهد جدید مانند رساله اول و دوم پولس به تسالونیکیان به خوبی منعکس گشته است. اما در
رساله های بعدی مانند رساله های پولس به تیموتاؤس و تیطس، همچنین رساله های پطرس به بعد اجتماعی مسیحیت توجه شده است. این مسأله از آن جا ناشی می شد که عیسویان با گذشت زمان پی بردند که بازگشت مسیح علیه السلام برخلاف تصور آنان نزدیک نیست.(توفيقي،ج1،ص170) هراقلیتی از آنان بر این عقیده ماندند که عیسی به زودی خواهد آمد و حکومت هزارساله خود را تشکیل خواهد داد؛ حاکمیتی که به روز داوری پایان خواهد یافت. از همین رو، از دیر باز گروه های کوچکی به نام هزاره گرا در مسیحیت پدید آمده اند که تمام سعی و تلاش خود را صرف آمادگی برای ظهور دوباره عیسی در آخرالزمان می کنند.(توفيقي،بي تا،ص1420) البته، وجود آیاتی در انجیل این حالت انتظار را تشدید می کند و با اشاره به عدم تعیین وقت ظهور، آن را ناگهانی معرفی می کنند. به عنوان مثال، در انجیل متّا از زبان عیسی این گونه نقل شده است: «شما نمی توانید زمان و موقع آمدن مرا بدانید؛ زیرا این فقط در ید قدرت خداست. هیچ بشری از آن لحظه (زمان ظهور) آگاهی ندارد حتی فرشتگان، تنها خدا آگاه است»(متا،باب24،ص36)
روشن نگه داشتن چراغ انتظار در لابه لای انجیل به چشم می خورد: «کمرهای خود را بسته و چراغ های خود را افروخته بدارید، باید مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی درنگ در را برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامانی که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد. پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که شما گمان نمی برید پسر انسان می آید.»(لوقا،باب120،ص354)
مسیحیت ضمن تأکید بر غیرمنتظره بودن بازگشت عیسی، هدف از این بازگشت را ایجاد حکومتی الهی در راستای حکومت الهی آسمان ها ارزیابی می کند.(متا،باب10،ص6) علاوه بر این، ظهور مسیح یگانه راه حل برای ادامه حیات و زندگانی برشمرده می شود(متا،باب2،ص34) و عیسی منجی انسان ها و پادشاهِ پادشاهان معرفی می گردد.(مكاشفه،باب 17،ص14) وی براساس سخنان دانیال نبی، نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تربیتی و مذهبی جهان را عوض خواهد کرد و جهانی بر راه وروش خدابنا می کند.(دانيال،باب 2،ص4445)
مفسران در تفسیر آیه 159 سوره نساء، آن را با بازگشت حضرت مسیح در آخر الزمان مرتبط می دانند و این آیه را در همین رابطه ارزیابی می کند.(مكارم شيرازي،ج4،ص204) به هر حال، مسأله فرود آمدن مسیح و بازگشت وی در آخرالزمان، از موضوعات مشترک اندیشه انتظار نزد مسلمانان و مسیحیان است. البته، اسلام در این رابطه منجی موعود را مهدی علیه السلام معرفی نموده، او را پیشوای آخرالزمان تلقی می کند: «چگونه خواهید بود، آن گاه که عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد.»(مجلسي،ج14،ص344) یا آن که در روایتی دیگر از امام باقر علیه السلام نقل شده است: «پیش از قیامت (عیسی) به دنیا فرود می آید و هیچ کس از ملت یهود و مسیحی نمی ماند مگر آن که پیش از مرگ به او ایمان آورد و آن حضرت پشت سر مهدی نماز می گذارد.»(همان،ص349)
بی گمان بر هر پژوهشگر آگاه روشن است که روایات اسلامی و اعتقادات مسیحی در رابطه با مسأله ظهور بسیار به هم نزدیک هستند. مقایسه خبرهای رسیده از روایات اسلامی در رابطه با پیشرفت غیرقابل تصور علوم در زمان ظهور(همان،ج52،ص336)، ایجاد رفاه اجتماعی(همان،ج51،ص68)، علایم ظهور(محمدي ري شهري،ج1 ،ص177) و سایر موارد با آنچه آمد به روشنی این مدعا را ثابت می کند.
این مسأله به خودی خود می تواند زمینه های گفت وگو و هم اندیشی بین انتظار اسلامی و مسیحی را فراهم آورد. ناگفته نماند که حتی در برخی از انجیل های مورد پذیرش گروهی از پروتستان ها، به روشنی از ظهور نجات دهنده ای صحبت به میان می آید که از فرزندان پیامبر عربی است: مسیح در وصایای خود به شمعون پطرس می فرماید: «ای شمعون! خدای من فرمود، تو را وصیت می کنم به سید انبیا، که بزرگ فرزندان آدم و پیغمبران امی عربی است. او بیاید، ساعتی که فرج قوی گردد و نبوت بسیار شود و مانند سیل جهان را پرکند.»(روزنامه همشهري،26/10/74)
اعتقاد به منجی موعود در یهود
دین یهود یکی از ادیان آسمانی و ابراهیمی به شمار میرود که با مسیحیت و اسلام به لحاظ تاریخ و نیز شماری از آموزهها گره خورده است. باور به ظهور منجی موعود و تصور آیندهای درخشان نیز به منزلۀ نقطۀ اشتراک میان ادیان ابراهیمی است که در همۀ این ادیان وجود دارد.
براساس باور دینی کهنی، یهودیان معتقدند پادشاهی از نسل داوود به نام” ماشیح” روزگاری وعدۀ خدا در حق این قوم را که به باور خودشان، قوم برگزیدۀ خدایند، عملی خواهد ساخت و پادشاهی ابدی خدا را بر زمین استوار خواهد کرد.
یهودیان برخلاف برخی اقوام دیگر که دوران طلایی تاریخ خود را در گذشتههای تاریک و بسیار دور میبینند، به آینده چشم دوختهاند و انبیای بنیاسرائیل بارها به «روزهای آخر» که هنوز فرا نرسیده است، به عنوان دوران اعتلای نهایی و عظمت ملی یهود اشاره کردهاند. امید به آیندۀ نورانی و مشحون از سعادت در دل عامۀ مردم، روزبهروز نهتنها شدت یافت، بلکه به رؤیاهای شگفتانگیزی هم دامن زد.
نام منجی موعود قوم یهود «ماشیح» یا «تدهینشده با روغن مقدس» است که از جانب خدا مأمور آغاز این دوران تازه و پر از شگفتی است و محور آیندۀ درخشان قوم یهود است.
اعتقاد به ماشیح و آمدن او چنان جایگاهی در میان قوم یهود دارد که آن را نقشۀ خدا برای نجات بشر میدانند و معتقدند وقتی هیچ نبود، ماشیح یا مسیحا وجود داشت.
البته هر ملتى او را با لقبى مخصوص مىشناسد; زرتشتیان او را به نام سوشیانس; یعنى نجات دهنده جهان، عیسویان به نام مسیح موعود، یهودیان به نام سرور میکائیلى و مسلمانان به نام مهدى موعود مىشناسند.
هر ملتى نیز آن موعود نجات بخش را از خودش مىداند; مثلا زرتشتیان او را ایرانى و از پیروان زرتشت مىدانند، عیسویان او را هم کیش خودشان مىشمرند، یهودیان او را بنىاسرائیلى و از پیروان موسى مىشمرند و مسلمانان او را از دودمان بنى هاشم و فرزند پیامبر صلى الله علیه و آله مىشمارند، که البته اسلام، بهطور کاملومشخص، این شخصیت جهانى و موعود کل را معرفىنموده اما در سایر ادیان چنین نیست.
نکته قابل توجه این که علائم و مشخصاتى که در سایر ادیان براى آن نجات دهنده بزرگ ذکر شده، در مورد مهدى، موعود اسلام; یعنى فرزند بلا فصل امام حسن عسکرى علیه السلام نیز قابل انطباق است; زیرا مىتوان او را از نژاد ایرانى شمرد، چرا که مادر حضرت سجاد علیه السلام که جد امام زمان علیه السلام است، یک شاهزاده خانم ایرانى به نام شهربانو، دختر یزدگرد، پادشاه ساسانى بود . همچنین مىتوان او را از دودمان بنى اسرائیل شمرد; زیرا بنى هاشم و بنى اسرائیل، هر دو از نسل ابراهیم خلیلند; بنىهاشم از نسل اسماعیل و بنىاسرائیل از نسل اسحاقاند . با عیسویان نیز نسبت دارد; زیرا مادر حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه) یک شاهزاده خانم رومى به نام نرجس بوده که به صورت شگفتانگیزى خود را به امام حسن عسکرى علیه السلام مىرساند (طاهري،1378،ص125-126)
عشق به صلح و عدالت، در درون هر کسى وجود دارد . همه از صلح و عدالت لذت مىبرند و با تمام وجود، خواهان جهانى سرشار از صلح و عدالتند و بر همین اساس، همه اقوام و ملل، منتظر مصلح کلند.
بررسى دیدگاه ادیان آسمانى و بلکه همه مذاهب در مورد موعود و مصلح جهانى، بسیار قابل توجه است ولى مسلمانان کمتر به این مهم توجه کردهاند . وقتى بشریتبه این مهم توجه پیدا نماید که عقیده به ظهور یک نجات دهنده فوق العاده جهانى، یک عقیده مشترک دینى است که از مصدر وحى سرچشمه گرفته و همه پیامبران بدان بشارت داده و همه ملل در انتظار او هستند، در این صورت، مسلمانان بویژه شیعیان، به خیالبافى، عقاید خرافى و نظایر آن متهم نمىگردند.
یهود; انتظار مسیح علیه السلام و محورهاى آن
از برخى تعالیم دین یهود روشن مىشود که شخص منجى و موعود منتظر، کسى جز حضرت عیسى مسیح علیه السلام نیست و در واقع، این عقیده، یکى از اشتراکات این دین، با مسیحیت مىباشد .
برخى از انبیا، مانند حزقیال و ملاکى، اعلام داشتند که خدا بزودى یک مسیح را از نسل داوود براى بازگرداندن شکوه بنىاسرائیل خواهد فرستاد . انتظار مىرود که مسیح یاد شده، قوم خود را از دستحاکمان مشرک رهایى بخشد و قدرت شریعتخدا را براى گروه کوچکى که در زمان تنگى، وفادار و مطیع فرمان خدا باقى خواهند ماند.
برخى از انبیا مژده دادند که این سلطنت تنها براى یهود نیست، بلکه همه ملتهاى جهان از آن برخوردار خواهند شد.
بحران پیش از ظهور از نظر یهود
از نظر یهود، دوران پیش از ظهور، همراه با ستم به قوم بنى اسرائیل خواهد بودامتها در ستم کردن به بنى اسرائیل بر یکدیگر سبقتخواهند گرفت و هر گرفتارى تازه، چنان شدید خواهد بود که گرفتاریهاى قبلى را از یادها خواهد برد.
کیفیت ظهور مصلح یهود
همان طور که گذشت، یکى از اعتقادات یهود، ظهور مصلح در آخرالزمان است . اوست که اخلاق فاسد مردم را تطهیر کرده و اصلاح مىنماید . یهود منتظرند که قائمى از اولاد داوود پیغمبر علیه السلام ظهور کند; به طورى که اگر لبهایش به دعا حرکت کند، تمام امتها نابود شوند و این موعود منتظر، به گمان یهود، همان مسیح است که وعده او به یهود داده شده است . (شريف قرشي،بي تا،ص133)همچنین، در باب کیفیت ظهور مصلح یهود، در تعالیم این دین، از قول یکى از پیامبرانشان به نام اشعیا چنین آمده است:
“بزودى کسى از اصل و نسب ابى داوود خروج، و روح رب بر او حلول مىکند و روح حکمت و فهم و قدرت و معرفتخوف رب بر او حاکم مىباشد . او به نفع بیچارگان، حکم به عدل مىکند و بر آنان انصاف مىنماید و منافق را نابود مىکند و امنیت و آرامش برقرار خواهد کرد; به طورى که همه براحتى و در کنار هم زندگى مىکنند .” (همان،ص122)
الف- دیدگاه های مشترک ادیان:
1-وعده بشارت ظهور
2-شخصیت والا و منتخب منجی
3-حکومت جهانی
4-برقراری صلح و عدالت و شکست بساط ظلم
5-وارثان زمین شدن صالحان و مظلومان.
ب- دیدگاه های متفاوت ادیان:
1-هویت منجی موعود و القاب وی
2-جایگاه و مراتب معنوی موعود.
نتیجه¬گیری
هدف از مقایسه سیر اندیشه و اعتقاد نجات¬بخشی و تطور آن در هر یک از ادیان و همچنین برابری ادیان در اعتقاد به ظهور منجی، بیان این نکته نیست که دینی از دین دیگر در این مسئله خاص متأثر گردیده و یا بر آن تأثیر گذاشته است. آنچه در این پژوهش مورد نظر می¬باشد این است که موارد همانند یا مشترک ادیان کنار هم قرار گیرند و این نتیجه کلی به دست آید که اندیشه نجات¬بخشی و اشاره به موعودی که در پایان جهان خواهد آمد و نظامی همسان با دستورهای خداوند خواهد ساخت، در همه ادیان وجود دارد
اما اینکه این موعود کیست وچه موقع و کجا ظهور خواهد کرد، از جمله مسائل مورد اختلاف می¬باشد. آنچه مشترک است این است که نجات¬دهنده آخرالزمان از خاندان نبوت و دارای همه صفات پسندیده است. در همه ادیان نوعی اعجاز در مسائل مربوط به موعود دیده می¬شود. وصف جهان انتظار در ادیان گوناگون الگوی واحدی دارد؛ جامعه¬ای است که در زمینه¬های فردی، اجتماعی، سیاسی اقتصادی، علمی و فرهنگی به ابتذال کشیده شده، فساد و تباهی به اوج خود رسیده؛ آن¬گاه است که فرج نزدیک است.همه ادیان با عبارات و شیوه-های واحدی از ویژگیهای عصر انتظار یاد کرده¬اند. سبب این همسانی این است که در همه دورانها و برای همه مردم، ستم، کینه و جنایت ناپسند بوده است. از این رو، انتظار جامعه¬ای بدون ظلم و تصور جامعه آرمانی از گذشته¬های دور تاکنون اندیشه بسیاری از دانشمندان و محققان بوده است. به گونه¬ای که هر یک از آنان طرحی جداگانه برای ایجاد جامعه آرمانی تدوین نموده است. طرح این گونه مسائل از سوی دانشمندان گوناگون و ریشه¬یابی آن در ادیان مختلف مانند یهود، مسیحیت نشانه این است که زندگی در یک جامعه آرمانی خالی از ظلم و ستم ریشه در نهاد بشریت دارد. اما آنچه تمام این طرحها را غیرعملی نموده، این است که آنها واقع بینانه و همراه با ارائه روشن نیستند، بلکه فقط یک جامعه آرمانی را به تصویر کشیده¬اند نه راه و روش رسیدن به آن را. همچنین هدفهایی برای این طرحها تعیین نشده است تا بدان وسیله اراده و شور و خواست مردم را برانگیزد و آنان را به تغییر اوضاع و احوال موجود مایل گرداند. تنها طرحی که دارای این خصایص می¬باشد، اسلام است.
تحقق این جامعه آرمانی در متون دینی ما پیشگویی شده و هدف نهایی جامعه آرمانی این است که انسانها به کمال حقیقی برسند؛ کمالی که جز بر اثر خداشناسی، خداپرستی، اطاعت کامل و دقیق از اوامر و نواهی الهی و کسب رضای خداوند و تقرب به درگاه او حاصل شدنی نیست. جامعه¬ای که خداوند وعده فرموده است، جامعه¬ای است که افرادش عقاید، اخلاق و اعمال موافق با تعالیم و احکام اسلامی دارند.
گفتنی است که همه بشارتها، وعده¬ها و اشاره¬ها که در همه آیینها و دیانتها آمده است، نظر به قیام الهی آخرالزمان و حرکت بشری ـ الهی مصلحی دارد که در پایان ادوار نبوت و در امتداد جریان دین اسلام، از داخل اسلام ظهور خواهد کرد. این است که هرگاه موعود گفته می¬شود، منظور موعود و منجی نهایی و منتظَر آخرین است. به بیان دیگر منظور از نجات¬بخشی در ادیان، همان منجی¬گرایی در آیینهای مختلف است که منطبق با نظریه مهدویت می¬باشد. و چه باشکوه است تصور ایامی که تنها حاکم عالم، دادگستری چون قائم آل¬محمد باشد و چه زیباست زندگی در ایامی که پرچمی جز پرچم توحید در اهتزار نباشد و ندایی جز ندای حق به گوش جهانیان نرسد؛ دورانی سرشار از عطوفت و مهربانی که عدالت، آزادگی و کرامت انسانی سرتاسر گیتی را پر کند.
منابع:
قرآن مجيد-1
توفيقي،حسين،آشنايي با اديان بزرگ،ج1،تهران،طه،بي تا.-2
———–،مجله موعود،هزاره گرايي در فلسفه تاريخ مسيحيت،شماره170،تهران،بي نا،بي تا..-3
طاهري ،حبيب الله،سيماي آفتاب ،قم،مشهور،1378.-4
شريف قرشي،باقر،زندگي خاتم الاوصياء امام مهدي (عج)،مترجم:ابوالفضل اسلامي،قم،نشر فقاهت،1376.-5
محمدي ري شهري،محمد،ميزان الحكمه،ج1،قم،دارالحديث،1385.-6
مكارم شيرازي،ناصر،تفسير نمونه،ج4،قم،دارالكتب الاسلاميه،1354.-7
مجلسي،محمدباقر،بحارالانوار،ج14،51،52،تهران،اسلاميه،بي تا.-8
روزنامه همشهري،26/10/74.-9
كتاب مقدس عهدين،انجيل متي،لوقا،مكاشفه،دانيال نبي،انجمن پخش كتب مقدسه،1986.-10