ربیع همان بهار است!
ربیع همان بهار است، آغاز روییدن و پایان زمستان . بهار که میرسد شادابی و نشاط و طراوت همه جا را فرا میگیرد، باد بهاری آدمی و طبیعت را سرزنده و استعدادهای خفته را شکوفا میکند.
گفت پیغمبر به اصحاب کبار
تن مپوشانید از باد بهار (1)
ربیع همان بهار است و پیامبر هم، رحمت بر عباد، بهار بر بلاد و مردمان(2). بهار که آمد، ربیعالاول که آمد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله متولد شد، کنگرههای کاخ سرد کسری شکست و آتشکده فارس خاموش شد. هر پیامبری که آمد برکت را به منزلگاه خود آورد (حضرت عیسی در گهواره فرمود: «وَجَعَلَنِی مُبَارَكًا أَینَ مَا كُنتُ(3)»، خدا مرا هر جا که باشم مایه برکت قرار داد.) اما وقتی خاتم پیامبران و اشرف مخلوقات به زمین قدم نهاد، برکت همه جای عالم را فراگرفت.
بهار عالمیان که مبعوث شد، آغاز روییدن شد «رُشداً» (4) و پایان زمستان گمراهیها «وَكُنتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَه مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا» (5) ؛ بر لبه پرتگاه آتش بودید، خدا شما را به وسیله دین نجات داد). پیامبران مظاهر اسماء الهیاند و پیامبر خاتم، برترین مخلوق خدا و برترین مظهر اسم خدا است که «رَحْمَه لِّلْعَالَمِینَ» (6) است.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله با نسیمهای خوش دعوت خویش، آمد تا به آدمی حیات بخشد «دَعَاكُم لِمَا یحْییكُمْ» (7) و استعدادهای خفته را شکوفا سازد؛ آدمی را از حضیض ذلت به اوج عزت برساند و او را از خشونت، بیابانگردی و وحشیگری، به سلوک و ایثار و عبودیت و عرفان رساند.
ربیع همان بهار است و امام زمان(عج)، همان ربیع و بهار مردمان و خرّمی دوران. آن روز که متولد شد با خود برکت آورد و آن روز که با ظهورش رخ مینماید، اوج روییدن است به گستره تمام عالم؛ هم او که با عدالت و مهربانیاش، ظلم و بیداد بر باد میرود و حقیقت رحمتٌللعالمینِ نبوی به وسیله حضرت مهدی(عج) عالم گیر میشود، اینجاست که مهدی(عج) را رحمت پر وسعت خدایی (رَحمتُالله الواسعه) گویند، چون اوست که آرزوها و اهداف تمام پیامبران و اولیاء را با تمام ابعادش در جهان به ظهور میرساند.
با آمدن نهم ربیعالاول، اگرچه حزن شهادت پدر، امام یازدهم رنج کمی نبود و درد و اندوه مظلومیت او جانکاه، اما چون آخرین وصی به امامت رسید، ولایت جدیدی رخ نمود و امامت آخرین وصی که مژده آمدن و ظهورش، بارها بر زبان مقدس پیامبر صلیاللهعلیهوآله و یکایک ائمه مطرح شده بود، بر شادمانی ملائک و اهل معرفت فزود.
اینجاست که اهل زمین و زمان و آنان که از معرفت بهرهای بردهاند؛ به قدر بهره خود با او عهد میبندند و با جانان به جان بیعت میکنند.
شیرینی عدالت علوی، به وسیله او چون نسیمی به درون خانهها ره مییابد و طراوت علم پیامبر صلیاللهعلیهوآله و علی علیهالسلام و یکایک ائمه چون صادق آل محمد و عالم آل محمد و بیست و هفت شعبه علم، به وسیله او رخ مینماید.
ربیع همان بهار است که حتماً خواهد آمد؛ سردی زمستان، هیچ وقت ترا از آمدن بهار مهدی نا امید نکند زیرا فقط نادانان با دیدن برف و سرما میپندارند که بهار نمیآید، آنان که به خاطر لجبازی با پرستوها و چلچلهها، تمام وعدههای الهی را انکار میکنند و خود را نسبت به وعده الهی(8) به غفلت میزنند.(9)
برای آمدن بهار باید مهیا بود. بهار را شما نمیآورید ولی تسلط و سلطه حضرت مهدی(عج)، زمینه ساز میطلبد: «یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی سلطانه».(10) برای آنکه حضرت بتواند بهاری بودن را به عالم عرضه کند و جهان را پر از عدالت و خوبی کند، بایستی یارانی در همین فصل زمستان، خود را برای همراهی و مبارزه با بدیها و سردیها مهیّا کنند.
پینوشت:
1. مولوی.
2. نهجالبلاغه، خطبه 11.
3. مريم/31.
4. کهف/66.
5. آل عمران/103.
6. انبياء/ 107.
7. انفال/ 24.
8. آيات متعددی که وعده ظهور حضرت مهدی(عج)، را دادهاند؛ نظير، انبياء/105، قصص/5، نور/55 و … .
9. در طول تاريخ هميشه افرادی بودهاند که حق را ناديده گرفته و خود را به نادانی میزدند، نظير اکبر گنجی که با لجاجت با انقلاب و ولايت فقيه، اصل مهدويت را انکار میکند. گرچه سخنان واهی او نظير سخنان ديگر مغرضان، هميشه توسط عالمان و آگاهان پاسخ داده شده است و نيازی به تکرار دوباره آن نيست.
10. سنن ابن ماجة، ج9، ص519.
محمدصابر جعفری ـ دوماهنامه امان شماره 22