الگوی حسن!
الگوی حسن!
ما در هر نماز، دو مرتبه حرکت در صراط مستقیم و در امان ماندن از هر گونه افراط و تفریط را از پروردگار خود تمنا می کنیم و این امر میسر نمی شود مگر با داشتن الگویی که از هرگونه خطا و اشتباه و گناه و سهو و نسیان، مصون و معصوم باشد.
چیزی که هر شیعة منتظر، بیش از هر چیز، به آن نیاز دارد، این است که الگوی خود را بشناسد. چون هر انسانی باید در کارهای مهم به الگویی اقتدا کند. حال اگر الگوی خود را نشناسد، چگونه ممکن است به او اقتدا کند؟
یکی از این الگوها حضرت امام حسن مجتبی اولین فرزند حضرت فاطمه زهرا هستند؛ که در روز سه شنبه، نیمة ماه مبارک رمضان سال دوم هجری، دنیا به نور جمال پر فروغشان منور شد. حضرت امام مجتبی دارای صفات نیکویی بود و به همین جهت، خدای تعالی او را برای مردم جهان الگو قرار داد. در اینجا مختصری از صفات این الگوی نیکو را می آوریم. باشد که ذره ای از این صفات در ما نیز منعکس شود و ما را جزء یاران امام عصر ـ ارواحنا له الفدا ـ قرار دهد.
طرفداری از حق
در زندگینامه امام مجتبی آمده است که ایشان در در دوران عمرش همیشه طرفدار حق بود و نمی گذاشت کسی به کسی ظلم کند. به هیچ وجه، جز راستی و صداقت، چیز دیگری اظهار نمی فرمود و سخنانش مانند آیات قرآن، حجت بود و حقیقت داشت.
کوشا در عبادت
بیست و پنج مرتبه پیاده از مدینه به مکه برای زیارت خانة خدا مسافرت کرد. اموال خود را دو مرتبه نصف کرد و نیمی از آن را به فقرا انفاق فرمود. بیشتر از همه، خدا را در کارها منظور می کرد و شب ها مشغول عبادت و بندگی خدا می شد و همة اعمالش نیز مرضی پروردگار متعال بود. ایشان وقتی عبارت «یا ایها الذین آمنوا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید» را تلاوت می کرد، پاسخ می داد: «لبیک اللهم لبیک». وقتی وضو می گرفت تا نماز بخواند و با خدای تعالی هم صحبت شود، رنگش می پرید و از خوف خدای تعالی، اعضای وجودش می لرزید. وقتی به درب مسجد می رسید، می ایستاد و دو دستش را به طرف آسمان دراز می کرد و می گفت: «پروردگارا، میهمان تو به در خانه ات ایستاده، پروردگارا، ای نیکوکار که گناهکاران با امیدی به در خانه ات می آیند، در مقابل کارهای زشتی که من انجام داده ام از روی عفو و رحمت و نیکی که تو انجام می دهی، درگذر.»[1]
مهربانی با مردم
ایشان به قدری به خدای تعالی، قرب روحی داشت که دستش، دست خدا و چشمش، چشم خدا و گوشش، گوش خدا و اراده اش، ارادة الهی محسوب می شد. او مانند رسول اکرم دارای خلق نیکو و عظیمی بود که مردم از حُسن خلقش در شگفت بودند. ایشان مانند رسول اکرم نسبت به مردم به قدری مهربان بود که حاضر نبود انسانی لحظه ای در ناراحتی به سر ببرد و به فرمودة قرآن، مصداق آیة کریمه «عزیز علیه ما عنتم؛[2] سخت است بر او که شما ناراحت باشید» بود. او بر مؤمنین بسیار مهربان و در حل مشکلات مردم بسیار کوشا بود.
او پناه بی پناهان و پیشوای پرهیزکاران بود. وقتی در حال اعتکاف مستحبی بود و شخصی برای رفع مشکل خود و اصلاح ذات البین به ایشان رجوع کردند، اعتکاف را ترک کرد و برای حل مشکل مردم شتافت.
صبر برای خدا
دارای حلم عجیبی بود که در مقابل دشمنان علی بن ابیطالب بسیار صبر می کرد؛ و به خاطر بندگی خدا از قدرت خود استفاده نمی کرد. کینة احدی جز دشمنان خدا را در دل نداشت و به خاطر خدا، دوستان خدا را دوست می داشت و به خاطر او، دشمنانش را دشمن می داشت. حتی یک کلمه روی هوای نفس سخن نمی گفت و کلماتش همان سخنان خدای تعالی و پیغمبر اکرم بود. ایشان احاطة علمی بر ماسوی الله داشت و اگر می خواست از حالت هر موجود ریزی، ولو آنکه در اعماق زمین و یا در آسمانها باشد، اطلاع پیدا کند، مطلع می شد. او واسطة بین خدا و خلق بود و بالاخره اگر هر یک از خوبیها یاد شود، او اصل و فرع و اول و آخر آن خوبی بود.[3]
امام حسن مجتبی الگوی کامل برای یک شیعة منتظر هستند. پس باید با مطالعة زندگی نامة آن حضرت و پیاده کردن فرمایشات ایشان، خود را در زمرة بهترین منتظران قرار دهیم.
یکی از مهم ترین مطالبی که امام حسن مجتبی ما را به آن توجه می دهند، توجه به روح خود و مسائل مربوط به آن است. چنان که فرموده اند: «عجبت لمن یتفکر فی مأکوله کیف لا یتفکر فی معقوله فیجنب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یردیه[4]؛ تعجب می کنم از مردمی که دربارة خوراکی های خود فکر می کنند، چگونه به معقولات خود (عقائد و روحیات خود) نمی اندیشند؟ شکمشان را از چیزی که برای آنها ضرر دارد، نگه می دارند، ولی روح خود را از چیزی که آنها را پست می کند، نگه نمی دارند.» کنایه از آنکه چرا باید بشر به بدن و مادیات و سلامتی آن بیشتر از روح خود فکر کند و در حفظ آن بیشتر بکوشد؟ آیا روح ـ که حقیقت انسان است ـ اهمیتی کمتر از بدنی که مانند لباس برای انسان است دارد؟ برای آن که اهمیت این حدیث بیشتر آشکار شود باید بگوییم که هر یک از ما یکی از این دو چیز را پیش رو داریم، یا اینکه در زمان زندگی امام زمان بسم الله الرحمن الرحیم ظهور می کنند و یا مرگ ما قبل از ظهور امام عصر ـ ارواحنا له الفدا ـ خواهد رسید. در صورت اول که ظهور امام زمان بسم الله الرحمن الرحیم را درک کنیم. حضرت افراد می خواهند مهذب و پاک از رذایل اخلاقی، که بتوانند بار سنگین مسئولیت را بدون نقص به دوش بگیرند. اما اگر مرگ ما رسید و حضرت ظهور نکردند، آیا به روحی پاک و مهذب نیاز نداریم؟
چنان که می دانیم بیماریهای بدنی، نهایتاً تا موقع مرگ گریبانگیر انسان است؛ اما آنچه بعد از مرگ، انسان را رها نمی کند، امراض روحی و معنوی است. مثلاً کسی که در این دنیا دچار نقص عضو شود و دست یا چشمش را از دست دهد، پس از مرگ، بدن سالمی به او می دهند. اما کسی که دچار بیماری حرص، تکبر یا حسد و دیگر امراض روحی باشد، بعد از مرگ، ابتدای گرفتاری اوست؛ چون اعمال و روحیات انسان پس از مرگ، در جهان آخرت تجلی پیدا می کند و متجسم می شود.
چنان که پیروان ادیان آسمانی معتقدند، انسان، مسافر است؛ مسافری که راهی سفری بسیار طولانی است؛ سفری که مسافرش به زاد و توشة بسیار زیاد محتاج است. بعضی از وسایل مسافر این راه، موقتاً تا زمان محدودی او را همراهی می کند. یکی از این وسایل، بدن انسان است که تا زمان مرگ همراه او است؛ اما این بدن، در قبر جا می ماند. و آنچه همیشه همراه او است، معقولات او است که لحظه ای او را رها نخواهد کرد.
در این حدیث شریف امام مجتبی تأکید و ترغیب فرموده اند که ما باید مراقب روحیات خود باشیم. روحیاتی که همیشه همراه ما هستند. چه اینکه در زمان حیات ما امام زمان بسم الله الرحمن الرحیم ظهور کنند یا اینکه اجل ما زودتر فرا رسید و به جهان باقی منتقل شویم؛ به راستی آیا ما به فکر اصلاح روحیات خود هستیم؟ پس بیاییم با هم تصمیم جدی بگیریم که از مراقبه و محاسبه اعمال و روحیات خود غافل نشویم. خود را از عیوب نفسانی، تزکیه و تهذیب نماییم تا با قلبی سلیم، خداوند متعال و ائمه اطهار علی را ملاقات نماییم.□
*. دانشپژوه مرکز تخصصی مهدویت.
[1]. بحارالانوار، جلد 43، صفحة 339.
[2] . سوره توبه، آیه 128.
[3] . همه معصومین علیهمالسلام دارای این صفات والا هستند که در زیارت جامعه کبیره آمده است.
[4] . بحارالانوار، جلد 1، ص 8/2.
امان - مرداد و شهریور ماه 1390 ، شماره 31