انتظار و اقتصاد
انتظار و اقتصاد
صبحگاهان، آفتاب زده و نزده، پاشنة درها ـ که فقط چند ساعتی نچرخیده بودند و خستگی در می کردند ـ می چرخند و درهای بسته باز می شوند. افرادی شال و کلاه کرده، با سرعت هر چه تمام تر از خانه خارج شده و پس از عبور از کوچه ها، خود را به خیابان اصلی رسانده و هر کس طبق نقشه کاری خود، به جایی می رود.
با اندک دقتی در می یابیم که زندگی و آسایش ما در گرو زحمات تک تک آنها است. پس ما هم باید حرکت کنیم؛ تحرک، رفتن به سوی مقصد است. شناسایی این جاده پر پیچ و خم ـ که در میان راه های غلط انداز شیطانی قرار گرفته ـ نیاز به راهنما دارد. ما باید حرکت خود را با علائم و الگوهای حقیقی جهت دهیم، تا تلف نشویم.
«انتظار و اقتصاد» ترسیم گر گوشه ای از آداب و رسومی است که انسان های برگزیده هستی، یعنی معصومین علیه السلام در کسب روزی به آن پایبند بودند و یک منتظر نیز باید چنین باشد.
میوه های شیرین
اگه نگاه ژرف معصومین علیه السلام پیرامون فواید کسب و کار را طالب باشیم، با جستجو در گلستان روایات، برایمان روشن می شود که کار و تلاش، علاوه بر تأمین معیشت، فواید دیگری نیز دارد. اکنون برخی از این ثمرات را مطرح می کنیم.
میوه اول: عافیت
کار، مایه آرامش روح است و رشد روحانی انسان را به دنبال خواهد داشت. در سایة کار و با برطرف کردن نیازهای مادی و تأمین معاش، بسیاری از اضطراب ها و نگرانی ها از انسان دور می شود.
حضرت علی به نقل از رسول امین می فرماید: «اگر انسان به تأمین بودن نیازش مطمئن باشد، آرام می گردد».1 ناگفته پیداست در صورتی انسان به این مهم دست می یابد، که اهل حرکت باشد. چرا که هر جنبش و جوششی، رویشی به دنبال دارد.
در این باره امام صادق می فرماید: «کسی که از کار کردن عارش نشود و خجالت نکشد، زحمتش کاهش می یابد و فکرش آسوده می گردد و خانواده اش هم به روزی خود می رسند».2
علاوه بر این، کار و فعالیت باعث تندرستی و صحت انسان شده و در مقابل، بیکاری ـ در عین اینکه خودش، نوعی مرض است ـ بیماری را نیز در سطح بدن، گسترش می دهد.
پیامبر اعظم در این باره می فرماید: «تندرستی ده جزء دارد که نه جزء آن در کار و تلاش برای به دست آوردن مخارج زندگی است و تنها یک بخش آن در امور دیگر است».3
میوه دوم: آمرزش
در سایه تلاش و تکاپو برای کسب روزی است که خداوند، چتر بخشندگی خود را بر زندگی شخص جویای کار می گستراند و پاکی از گناه را برای او فراهم می کند.
پیامبر عزیز پیرامون این فایده می فرماید: «من بات و کّالاً من طلب الحلال بات مغفوراً له؛4 کسی که شب را با خستگی ناشی از کسب و کار و طلب روزی حلال بخوابد، در حالی می خوابد که گناهانش آمرزیده می شود.»
میوه سوم: سربلندی
لازمة جامع نگری مکتب اسلام این است که مقدمات تربیتی پیراونش را به گونه ای مهیا کند که افراد زیر پرچمش، تنها به خدا تکیه داشته باشند و بس؛ نیازهای خود را از او طلب نمایند و دست حاجت به سوی دیگران و دراز نکنند.
رسول رحمت از پیروانش می خواهد تا عزت و کرامت نفس داشته باشند و می فرماید: «اطلبوا الحوائج بعزة الانفس؛5 درخواست ها و تقاضاهایتان را با عزت نفس دنبال کنید».
آن حضرت، مسلمانان را بر تمکّن مالی و عدم نیاز به دیگران تشویق و ترغیب می نمود و حتی انجام کارهای سخت و طاقت فرسا را برای یک مسلمان، بهتر از کمک گرفتن از دیگران می دانست و می فرمود: «اگر یکی از شما بندها و ریسمان های خود را بردارد و به کوه و بیابان برود و پشته ای هیزم جمع نموده و جهت فروش به بازار بیاورد و با پول به دست آمده از این کار پر زحمت، زندگی خود را تأمین کند، بهتر از آن است که از کسی، چیزی طلب کند.»6
میوه چهارم: مجوّز عبور
یکی دیگر از فواید کار و تلاش که در روایات به آن تصریح شده، نجات از آتش دوزخ است. پیامبر خاتم در این باره می فرماید: «هرکس به مدد بازوی خویش امرار معاش کند، به سرعت برق از پل صراط خواهد گذشت».7
و نیز پس از غزوه تبوک، آنگاه که حضرت، دستان خشن سعد انصاری را بوسید، خطاب به حاضران فرمود: «هذه یدلاتمسها النار؛8 آتش دوزخ هیچ گاه به این دستان نخواهد رسید».
البته همه می دانیم که هرگونه تلاش و فعالیتی، مجوز عبور از پل صراط و دوری از آتش را به ما نمی دهد؛ بلکه شرایط و حدود آن باید رعایت شود تا این ثمرات به بار بنشیند.
بال صعود
اگر با چشم باز و حقیقت بین، انسان و مسیرش را به نظاره بنشینم، درخواهیم یافت که کار و تلاش و کسب روزی می تواند بستری برای عبودیت خانواده باشد؛ خواه این کسب و کار به دارایی و سرمایه ختم شود و خواه اینکه حتی به لقمه نانی هم نینجامد.
آری، از دیدگاه اسلام، کار و تلاش، قابلیت این را دارد که رنگ الهی به خود بگیرد و بال صعود به سوی پروردگار و «نعم العون علی طاعة الله»9 باشد.
انسان تلاش گر می تواند در لباس کار، شبیه مجاهدین در راه حق شود. همان هایی که لباس رزم بر تن کرده و عزم مجاهدت کردند. پیامبرk می فرماید: «الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله؛10 تلاش گر برای خانواده، همچون مجاهد در راه خدا است.»
پیامبر اعظم برای آنها که می کوشند تا بنای زندگی خود را با آجر «عزت» و آهن «کرامت نفس» بنا کنند، برای آنها که مثل سیل، پرکار و پر خروشند، از هر قشر و با هر درجه ای که باشند، از کارگر و بقال و خیاط و خرما فروش و آهنگر و راننده و رفته گر، تا مهندس و دکتر و کارمند و تاجر، برای همه پاداشی بیان کرده است که شاید در نگاه ابتدایی باعث تعجب شود. اینک به بخشی از آن بیانات اشاره خواهیم کرد.
1. رسیدن به درجه و مقامات شهدا:
«من طلب الدنیا حلالا فی عفاف کان فی درجه الشهداء؛11 آنکه در سایه پاکی، برای به دست آوردن مال حلال دنیا تلاش کند، در مرتبه شهداء است.»
2. محشور شدن با انبیا و صدّیقین:
«هر کس به دنبال درآمدی از راه حلال باشد تا خود و خانواده اش را از دراز کردن دست به سوی مردم باز دارد، روز قیامت با پیامبران و صدیقین محشور خواهد شد».12
3. پاداشی برابر حج و عمره:
پیامبر در مواجهه با جوانی که ادعا می کرد با سختی و زحمت کار می کند تا نیازهای اهل و عیالش را بر طرف سازد و آنها را از نیازمندی به دیگران بازداشته و قرض های خود را هم بپردازد، به اصحاب خود فرمود: «اگر چنین است که می گوید، پاداشی مانند پاداش جنگجو و نیز پاداش حج و عمره خواهد داشت».13
4. قرار گرفتن زیر چتر رحمت الهی در قیامت:
حضرت رسول در توصیف کسانی که در پی کسب روزی حلال تلاش می کنند، فرمود: «روز قیامت، سایه عرش الهی بر سر کسی قرار می گیرد که با تکیه بر عنایات خداوندی از خانه خارج شده و برای تامین مخارج زندگی خود و عائله اش، در روی زمین به جستجو و تلاش می پردازد».14
5. گشایش تمام درهای بهشت
با توجه به روایات، انسان ها در قیامت به فراخور اعمالشان هر کدام از درب خاصی وارد بهشت می شوند؛ اما هشت درب بهشت به روی کسانی که به کسب و کار حلال مشغولند، باز است.
رسول خدا در این باره می فرماید: « من اکل من کد یده حلالا فتح له أبواب الجنة یدخل من ایها شاء؛ کسی که از دست رنج حلال خود استفاده کند، درهای بهشت به روی او باز شده و از هر دری که خواست وارد می شود.»15
برخی، از این گفته ها تجب کرده و انگشت به دهان گرفته و می پرسند: چگونه می شود یک نفر تمام هستی اش را بگذارد و به جهاد برود؛ خطر شمشیر و تیر و تفنگ و قطعه قطعه شدن را با جان و دل بخرد و یا سفر حج و عمره در پیش بگیرد و با سختی های راه و هزینه های زیاد، عبادتی به جا آورد، اما دیگری در کنار خانواده اش باشد و با خیال آسوده هر صبح در کلاس، درسش را بدهد و یا در مغازه و محل کارش حاضر شود، آن وقت این دو پیش خدا در یک مرتبه و رتبه باشند؟!
به نظر می رسد روایات مذکور، اشاره به یک نکته جذاب و شیرین دارد و آن بحث از عبودیت است. آری کسب روزی حلال می تواند بستری برای عبودیت باشد.
عجله نکن! حتماً می خواهی بگویی «کسب روزی، بستر عبودیت است» چه معنایی دارد؟ آیا عبودیت، همان عبادت است یا این که با هم فرق دارند.
لابد می گویی باید این دو واژه معنا شود، تا فهم روایات نبوی که با هم مرور کردیم راحت تر صورت پذیرد؛ حرفی نیست، اما برای رسیدن به پاسخ، کمی دقت بیشتر لازم است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. کافی، ج5، ص89، ح2.
2. بحارالانوار، ج103، ص7، ح28.
3. کنز العمال، ج4، ص6، ح9208.
4. بحارالانوار، ج103، ص2، ح1.
5. کنزالعمال، ج6، ص518، ح 16508.
6. الجماع الصغیر، ج2، ص399، ح7209.
7. بحارالانوار، ج100، ص9، ح39.
8. اسدالغابة، ج2، ص269.
9. کافی، ج5، ص71، کار و تلاش بهترین یارگیر در مسیر اطاعت خداوند است.
10. همان، ص88.
11. محجة البیضاء، ج3، ص203،
12. کنزالعمال، ج4، ص12.
13. جامع الاحادیث، ج22، ص160.
14. مستدرک الوسائل، ج13، ح14586.
15. بحارالانوار، ج100، ص10، ح41.