تعجيل رباني؛ تعجيل شيطاني!
توجه به مفاد احاديث و روايات ائمه اطهار عليهم الاسلام ، به نظر ميرسد دو نوع درخواست تعجيل در فرج داريم که هر کدام، نمودار حالت روحي و باطني خاص خود بوده و ماهيتاً با هم متفاتاند.
1. درخواست تعجيل در فرج به حالت «استدعائي»؛
2. درخواست تعجيل در فرج به حالت «استعجالي»؛
«حالت استدعائي» با توجه به اطمينان انسان با ايمان به حکمت بالغه حضرت حق و يقين و ايمان به صحّت و کامليّت تقدير الهي در ژرفاي قلب او شکل ميگيرد.
مؤمن در اين حالت براي ظهور امام عجل الله تعالي فرجه الشريف دعا ميکند؛ از صميم دل هم دعا ميکند و ظهور مولا حقيقتاً آرزوي قلبي اوست؛ اما در هر حال، تسليم اراده حق، و به تقدير او راضي است. او متناسب با درجه ايمان خود، اطمينان و آرامش باطنياش را در قبال حوادث از دست نميدهد و بصيرت و فهم صحيح و مفيد را در برابر رويدادهاي تلخ و شيرين نميبازد و از درک درست تکليف و وظيفه خود باز نميماند و پس از آن هم به انجام تکليف ميپردازد.
انتظار فرج و دعاي مشتاقانه و عاشقانه بر ظهور دولت يار، حال روحي اوست، اما زمان فرارسيدن برنامه جهانشمول و تاريخساز ظهور موعود اُمم را به خدا واگذار نموده و در برابر تقدير خداوند، چون و چرا نميکند؛ چرا که ايمان دارد که هر آنچه در اين عالم به وقوع ميپيوندد، تجلي حکمت و نمودار مشيّت و اراده الهي است. لذا با آرامش خاطر به انجام تکليف و سعي در کسب رضاي الهي ميپردازد.
حالت دوم که با الهام گرفتن از روايات اهل بيت عصمت و طهارتعليهم الاسلام استعجالي ناميده شد، در باطن و ژرفا، نفساني است. لذا ميتواند دستمايه وسوسه ابليس شود و در عاقبت، حالتي شيطاني بيابد و موجبات هلاکت معنوي را فراهم سازد.
قلب انسان مستعجل، از ابتدا متوجه به عالم مُلک و در نتيجه گرفتار و اسير پيچيدگيها و تاريکيهاي جهان ماده و به خصوص نفس خويش است و با اسارت در دام نفسانيّت خود، احساس نياز شديد به ويرانگري آنچه هست ميکند و سعي در دگرگون شدن اوضاع عالم و ايجاد تحول در شرائط خارجي مينمايد. و همين فشار روحي، غالباً سبب برانگيختگي نفساني و موجب بروز نگراني و اضطراب و از کف رفتن آرامش خاطر و چه بسا ايمان قلبي او خواهد شد. انسان مستعجل، به ضرورت تحوّلِ عميق در شرايط تاريخ و آمادگي جهان براي ظهور امام زمان کاري ندارد و فقط عجولانه و شتابزده، به هر قيمت و در هر شرايطي ظهور را ميخواهد؛ که در حقيقت، خواسته نفس اوست. گويي ميخواهد ـ العياذ بالله ـ امام عجل الله تعالي فرجه الشريف را که صاحب مقام ولايت تامه است، به ظهور، مجبور کند! جهل و غفلت از حقيقت عالم ملکوت و نظام آفرينش و نيز سازمان تحقق امور و کمال و صحّت و اصالت تقدير الهي، حال روحي اوست و در اين حال از آرامش رواني و اطمينان باطني و نورانيت قلب که ويژگي اولياي خداست، بويي نبرده است.
در تاريخ اسلام، اينگونه انسانهاي عجول و شتابزده، ريشه و عامل بسياري از فتنهها و انحرافات و بازيچه دست فتنهگران بوده و هستند.
پس در يک کلمه، دو نوع «تعجيل در فرج» داريم: «استدعائي» که حقاني، رباني و سازنده است و «استعجالي» که نفساني، شيطاني و مخرّب است. و پايان بخش کلام، فرموده مولاي ماست که: «هلک المستعجلون».
ــــــــــــــــــ
. کافی ، ج 1 ، ص 368
. سایت دو فصل نامه امان